کنگاورآناهید- آموزشی فرهنگی اجتماعی سیاسی اقتصادی

تعلیم وتربیت راهبرد اصلی وزیربنایی کشور- گروه علوم اجتماعی متوسطه کنگاور

کنگاورآناهید- آموزشی فرهنگی اجتماعی سیاسی اقتصادی

تعلیم وتربیت راهبرد اصلی وزیربنایی کشور- گروه علوم اجتماعی متوسطه کنگاور

تحرک اجتماعی وجگونگی آن در ایران

به نام خدا

بررسی تحرک اجتماعی در ایران

مقدمه

تحرک اجتماعی[1] یکی از پدیده های اجتماعی است که بر اثر تفاوت های اجتماعی ، بی عدالتی ها و به طور کلی بر اثر نابرابری های اجتماعی به وجود می آید.

تحرک اجتماعی عبارت از ، جابجایی افراد یا واحدهای خانوادگی در نظام گروه های اجتماعی، شغلی یا نظام طبقات اجتماعی می باشد. ( بودن2، 1989) در هر جامعه ای و در هر زمانی این پدیده با اشکال مختلف همانند تحرک اجتماعی عمودی ، افقی ، ساختی ، درون نسلی و ... وجود دارد.

علت وجودی تحرک اجتماعی در جوامع این است که همیشه در جامعه فرصت هایی می باشد که این
فرصت ها برای عده ای وجود دارد که همان فرصت ها برای دیگران مهیّا نمی باشد و چون افراد فاقد آن فرصت ها در پی کسب موقعیتی هستند که فاقد آنند، بنابراین تحرک اجتماعی وجود دارد. (پین3،1987)

تحرک اجتماعی با فرصت های شغلی جامعه نیز ارتباط داشته و با مفهوم تحرک شغلی آمیخته است.

ساندرز4  معتقد است که تحرک اجتماعی با تغییر ساختار سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی جامعه هم ارتباط دارد ، چرا که در اثر انقلاب ها و تغییرات حکومتی یا پیروزی یک حزب سیاسی یا ائتلاف گروه های خاصی درانتخابات ریاست جمهوری یا پارلمانی یک کشور زمینه ی تغییر پایگاه اجتماعی را ایجاد می کند.
 (ساندرز ،1990)

بنابراین تحرک اجتماعی یکی از پدیده های مهم اجتماعی است که در همه ی جوامع دولت ها بایستی به آن توجه کرده و زمنیه ی آن را برای کلیه افراد جامعه به اشکال مختلف در مقیاس های متفاوت ایجاد کند.

بیان مسئله

همانطور که اشاره شد تحرک اجتماعی در همه جوامع وجود دارد. اما در هر جامعه ای نوع، شدت و میزان و عوامل ایجادی آن با جوامع دیگر متفاوت می باشد. از جمله ارتباط های مهم، ارتباط بین طبقه اجتماعی با تحرک اجتماعی است که در اکثر جوامع وجود دارد.

تحرک اجتماعی در کشور ایران وابسته با تأثیر اعتقادات همگانی ، ارتباطات افراد با یکدیگر ، عرف، سنت، عادات و مجموعه ی عوامل دیگر است که در زیر به آن اشاره می گردد.

در جامعه ی ایران بعضی از فعالیت های عمومی ، زمینه ای برای تحرک اجتماعی برای صاحبان خود ایجاد
 می کند که همین امر می تواند یکی از عوامل تحرک اجتماعی در کشور باشد. هر چند این فعالیت ها دولتی یا جنبه ی عمومی همانند پزشکی یا تجارت داشته باشد.

در کشور ایران نه تنها شغل ، بلکه میزان در آمد وضعیت اقتصادی باعث تحرک اجتماعی می شود. استفاده از درآمد معین وسیله ای است برای رسیدن به نقش هایی که میزان معینی وجهه ی اجتماعی ایجاد می کند. پین 1 (1987) معتقد است که : همیشه درآمد باعث تحرک اجتماعی نمی گردد، چون که طرز استفاده از درآمد نیز بر تحرک اجتماعی مؤثر است مثلاً عده ای در آمد را برای رسیدن به مراتب بالای علمی و افزایش سطح تحصیلات یا افزایش منزلت اجتماعی استفاده می کنند. بر عکس عده ای دیگر درآمد را فقط برای افزایش درآمد استفاده می کنند. برای مثال یک تاجر با افزایش درآمد خود فقط سرمایه خود را اضافه کرده و همان تاجر با وضعیت قبلی می ماند.

در کشور ایران سطح تحصیلات و نوع آن نیز در امر تحرک اجتماعی هنوز نقش تعیین کننده ای دارد.   مخصوصاً اگر تحصیلات در سطح عالی باشد، زمینه ارتقاء به طبقات بالا را فراهم می کند.

علاوه بر مواد اشاره شده در بالا خانواده، عوامل سیاسی،  رشد سریع دیوان سالاری و توسعه ی شهر نشینی درامر تحرک اجتماعی در ایران مخصوصاً در گذشته نقش اساسی داشته است. نام خانواده و سوابق تاریخی و خانوادگی بعضاً زمینه ساز تحرک اجتماعی بوده است، مخصوصاً برای خانواده هایی که در زمان خاصی در جامعه دارای نقش اقتصادی و اجتماعی خاصی بوده اند محسوس تر است. البته نقش این عامل امروزه رو به کاهش می باشد. هم چنین در ایران ، عوامل سیاسی در امر تحرک اجتماعی نقش اساسی داشته است ، برای مثال بعد از اصلاحات ارضی با بخشیدن مقداری از زمین ها به زارعین که بیشتر با اهداف سیاسی همراه بود. زارعین با دریافت زمین به طبقه خرده مالک ارتقاء یافتند. (ادیبی، 1354)

گسترش سریع دیوان سالاری کشوری و لشگری نیز از عوامل تحرک در کشور ایران بوده است. توسعه اجتماعات شهری و رشد شهرنشینی نیز باعث ایجاد طبقات اجتماعی جدید در شهرها شد و زمینه را برای تحرک اجتماعی عده ای از افراد به وجود آورد. برای مثال ایجاد طبقه تاجر و صراف به علت نیاز دهقانان به پول باعث تشکلی طبقه دلالان شد و عده ای از طبقات پایین همانند خرده مالکین جزء ، به طبقه تجار و صراف ارتقاء یافتند. ( ادیبی، 1354)

علاوه بر مجموعه عوامل فوق، دو عامل انقلاب و جنگ به طور کلی بر ساخت اجتماعی کشور نقش اساسی داشته است . انقلاب اسلامی از جمله عواملی است که در کشور سلسله مراتب قشربندی اجتماعی را به طور کلی تغییر داد و ساخت طبقاتی کشور را نیز دگرگون ساخت و تا حدودی ملاک های تحرک اجتماعی را تغییر داد. زمینه تحرک صعودی را برای عده ای فراهم ساخت و باعث شد عده ای از افراد گرفتار رکود در تحرک صعودی خود شده یا تحرک نزولی بدست آورند، عده ای از افراد فقیر ، ثروتمند شده و عده ای دیگر فقیر شوند. هم چنین در بعد تحصیلات بعد از انقلاب زمینه ی ادامه تحصیل برای اکثریت افراد طبقه پایین فراهم گردید و باعث شد آن ها به مراتب بالای تحصیلی رسیده و تحرک اجتماعی صعودی کسب نمایند.

در ایران جنگ با عراق در سلسله مراتب اجتماعی تأثیر زیادی داشت. چون که با دگرگونی های اقتصادی و مالی که با تغییرات عمیق در وضع افراد به وجود آورد همراه بود. مخصوصاً از نظر مادی باعث تحرک صعودی عده ای و تحرک نزولی عده ای دیگر شد.

 البته جنگ را می توان یکی از عوامل همطرازی اجتماعی دانست. منظور این است که همه ی افراد جامعه را از نظر امکانات، خدمات و موقعیت اجتماعی در یک سطح قرار می دهد. (بوتول، 1376)

اما در کشور ایران با تداوم جنگ بعضی از افراد و قشرهای اجتماعی از موقعیت و فرصت های به وجود آمده ناشی از اقتصاد جنگ ، به تدریج مزایای اجتماعی بیشتری را به خود اختصاص دادند و بدین ترتیب نیز توانستند باعث تغییر سلسله مراتب پایگاه اجتماعی خود شده و تحرک اجتماعی صعودی پیدا کنند. با پایان رسیدن جنگ و شروع بازسازی جریان بهره گیری از مزایای اجتماعی و اقتصادی به شکلی جدید آغاز گردید. صاحبان سرمایه و وابستگان مناصب حکومتی و بعضی آن هایی که در سیستم حکومتی و دولتی قرار داشتند و یا به شکلی غیر مستقیم با آن مرتبط بودند با استفاده از این موقعیت و دست یابی به اطلاعات و تصمیم گیری ها و برنامه های دولتی ، به صورت هوشمندانه و زیرکانه از شرایط ، موقعیت و فرصت های ایجاد شده بیشترین بهره برداری را به سود خود و وابستگان و گروه های وابسته به خود به عمل آوردند و در این زمان نیز همین افراد و وابستگان آنان توانستند سلسله مراتب پایگاه اجتماعی خود را تغییر داده و بر تحرک اجتماعی صعودی خود روندی رو به افزایش ایجاد کنند.

منابع و مأخذ:

الف: کتاب های فارسی

1.ادیبی حسین ،1354 جامعه شناسی طبقات اجتماعی ، تهران انتشارات دانشکده علوم اجتماعی و تعاون.

2.بیرو آلن ، (1376)، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی ، تهران ، انتشارات کیهان

3.  بوتول گاستون، (1376)، جامعه شناسی جنگ، ترجمه هوشنگ فر خجسته ، تهران ، کثرت انتشارات علمی و فرهنگی.

4.گرب. ادوارد. ج، (1373) ، نابرابری اجتماعی ( دیدگاه های نظریه پردازان کلاسیک و معاصر)، ترجمه محمد رضا سیاهپوش ، احمد رضا غروی نژاد، تهران، نثر معاصر.

5.لوید پیتر، (1371) ، طبقه کارگر در جهان سوم ، ترجمه حسینعلی نوذری، تهران ،نشر همراه.



1- Social Mobility                      2- Boudon                               3- Payne                                       4- Saunders

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد