۱-مدیریت آموزشی مبتنی بر عدم تمرکز (یعنی مدیر قدرت کافی داشته باشد)
۲-ادغام ویکپارچگی برنامه درسی
۳- استفادهاز تکنولوژی های چند رسانه ای کامپیوتری در تدریس
راههای کسب اطلاعات درسی ،بغیر از مربیان و کتب درسی:
۱- کاوش واکتشاف ( تحقیق و بررسی)
۲-کار مشترک و گروهی
۳- بررسی منتقدانه
نکته : هم افزایی یعنی جمع تلاشهای اعضای یک تیم خیلی بیشتر از حاصل جمع تلاشهای فردی کلیه افرادی است که به تنهایی کار میکنند
زبان توسعه یافته ترین ابزار فکری است که برای برقراری ارتباط بین انسانها و جوامع انسانی به کار گرفته می شود. گرچه با ابزارهای دیگری مانند علایم، رقص و هنرهای بصری همچون نقاشی و مجسمه سازی نیز می توان ارتباط برقرار نمود، اما انتقال مفاهیم پیچیده ذهنی به ساده ترین و کامل ترین شکل ممکن فقط از طریق زبان نوشتاری و گفتاری ممکن است.
اما جمعیت کره زمین به زبانهای مختلفی صحبت می کنند، زبانهایی که هرکدام به گوش دیگری غریب می آیند. طی سالیان اخیر به دلایل مختلف علمی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، زبان انگلیسی تبدیل به وسیله ارتباط مردمانی از فرهنگها و ملیت های متفاوت شده است. امروزه زبان انگلیسی درفعالیتهای مالی، تجاری، آموزشی، پژوهشی وعلمی سراسر جهان به عنوان ابزار اصلی انتقال مفاهیم به کارگرفته می شود، البته زبانهای دیگر نیز در برخی موارد نقشی کلیدی ایفا می کنند.
در دنیای امروز، اگر بخواهید در رشته پزشکی تحصیل کنید یا مدیری موفق باشید، دانستن زبان انگلیسی برایتان یک ضرورت به شمار می آید چرا که در آن صورت می توانید درتجربیاتی که دیگرمردم دنیا بدست آورده اند سهیم شوید و در ارتباطی تنگاتنگ با آنان، دانش خود را به روز نگه دارید.
علاوه بر آن، دردنیایی که پیشرفت وسایل ارتباط جمعی رفته رفته آن را به دهکده ای فرضی بدل می کند ،نیاز به زبانی مشترک برای برقراری ارتباط و پیشبرد اهداف علمی-اجتماعی بشر، بیش از پیش احساس می شود. بنابراین یادگیری زبان انگلیسی که خواهی نخواهی به زبان ارتباط مردم دنیا بدل شده است دراولویت کاری تاجران، دانش پژوهان و ... قرارمی گیرد.
البته منظور از یادگیری، کسب تواناییهای لازم به اندازه سخن پردازانی مانند شکسپیرومیلتن نیست بلکه تا حدی است که بتوان دریافت کدام واژه چه مفهومی میتواند داشته باشد.
در حال حاضر انگلیسی، زبان مادری بیش از ۳۴۰ میلیون شهروند بریتانیایی، آمریکایی، کانادایی و استرالیایی است. علاوه برآن، به دلیل نفوذ نظامی، اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی دولت انگلیس در سده های هجدهم و نوزدهم میلادی وهمچنین نفوذ فرهنگی و رسانه ای آمریکا درسده بیستم و بیست و یکم، تعداد ۶۰۰ میلیون نفر نیز زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم خود به کار می برند. میلیونها نفر دیگر در سراسر جهان در حال یاد گیری این زبان می باشند تا بخشی از نیازهای علمی-فرهنگی خود را در جوامع انسانی به شدت در هم تنیده امروزی رفع نمایند.
● برای یادگیری زبان انگلیسی از کجا باید شروع کرد؟
نقطه
آغازکجاست؟ چه مطالبی را باید خواند؟ و با چه روشی؟ اینها پرسشهایی هستند
که معمولا زبان آموزان پاسخ ساده ای برای آنها پیدا نمی کنند.
به
گفته بسیاری از زبان شناسان، زبان یک مهارت است که برای یادگیری آن باید
تمرین زیادی کرد. از آنجا که فرایند یادگیری زبان بسیار کند است، این تمرین
باید متناوب، مستمر و طولانی باشد در غیراین صورت اثر بخشی آن کم می شود.
اما منظورم از متناوب، مستمر وطولانی چیست؟
تناوب یعنی مطالعه
حجم محدودی از مواد درسی در فاصله های معین که در مورد زبان انگلیسی سه تا
شش روز در هفته توصیه می شود. استمرار یعنی تکرار این مطالعه بدون تعطیلی.
متاسفانه اغلب زبان آموزان پس از مدتی مطالعه خسته شده و به خود استراحت
چند هفته ای یا چند ماهه می دهند که این امر در فرایند یادگیری تاثیر منفی
می گذارد. و طولانی بودن یعنی این تناوب و استمرار باید تا مدتها ادامه
پیدا کند. به عبارت دیگر، زبان آموز نباید انتظار داشته باشد که در مدت
کوتاهی، مثلا چند هفته یا حتی چند ماه، همه توقعاتش برآورده شود زیرا
همانطور که قبلا اشاره شد فرایند یادگیری زبان کند بوده و نیازمند مدت
زمانی در حدود دوسال است. البته این زمان کاملا تقریبی است و بسته به میزان
تمرین روزانه، روش مطالعه و مواد درسی تغییر می کند. به طور خلاصه باید
گفت که قانون طلایی یادگیری زبان مطالعه حجم کمی از مطالب در فاصله زمانی
معین اما مداوم است.
اما اینکه مواد درسی چه باشند یا روشهای
مطالعه چگونه باشند احتیاج به بحثی طولانی دارد که سعی می کنم کلیات آنرا
در این نوشته مطرح نمایم.
نکته ای که معمولا زبان آموزان به
آن توجهی ندارند این است که زبان انگلیسی را به چه منظور فرا می گیرند؟ آیا
تاکید آنها بر کسب مهارتهای گفتاری است یا مهارتهای نوشتاری یا هر دوی
آنها؟ هدف آنها هرچه باشد ذکر یک نکته بسیار پر اهمیت است: تا زمانی که نمی
توانید گفته های یک انگلیسی زبان را درک کرده و به او پاسخی مناسب دهید،
فرایند یادگیری زبان در ذهن شما کامل نشده است. به عبارت ساده تر، زمانی
زبان انگلیسی را یادگرفته اید که بتوانید ارتباط گفتاری و نوشتاری معناداری
با یک انگلیسی زبان برقرار کنید. این یعنی درک کامل واژه ها، اصطلاحها و
لهجه ها با همان سرعتی که معمولا انگلیسی زبانها صحبت می کنند.
پس می بینیم که یادگیری یک زبان به آن آسانی که در برخی آگهی ها
ادعا می شود، نیست. به همین دلیل فراگیری زبانهای مختلف، در سنین کودکی و
نوجوانی توصیه می شود تا حافظه قوی و زمان کافی برای یادگیری وجود داشته
باشد. با این همه، چنانچه زبان آموز قانون طلایی را رعایت کند حتما به
نتیجه ای مطلوب خواهد رسید.
▪ نکات کلی در مورد مواد درسی و
روش مطالعه:
ـ مطالبی را انتخاب کنید که مناسب با سطح دانشتان
باشد. یعنی نکات دستوری و تعداد واژه های متن انتخابی آنقدرساده نباشد تا
انگیزه مطالعه را ازدست بدهید و یا زیاد مشکل نباشد تا از رجوع مکرر به
کتابهای دستور یا فرهنگ واژه ها خسته شوید.
ـ تا آنجا که ممکن
است مطالبی را بخوانید که نوارهای شنیداری آنها نیز در دسترس باشد. یعنی
آنچه را می خوانید، بشنوید.
ـ هرگز واژه ها را خارج از متن
حفظ نکنید. سعی کنید هر واژه یا اصطلاح را درون متن فهمیده و به خاطر
بسپارید. زیرا ممکن است معنی بسیاری از واژه ها بسته به موضوع متن و نحوه
قرارگرفتن آنها درجمله تغییر کند. درضمن، مطالعه واژه ها درون یک متن سبب
می شود تا مغز رابطه ای منطقی و معنادار بین کلمات ایجاد کرده و آنها را
بهتر به خاطر بسپارد.
ـ برای یافتن معنی واژه ها از فرهنگ های
تک زبانه ای استفاده کنید که واژه را توضیح داده و مثال می آورد.
ـ از هر دو ورودی ذهنتان یعنی گوشها و چشمها به خوبی استفاده
کنید. گوش کردن و خواندن هر دو به یک میزان در یادگیری تاثیر می گذارند.
ـ هر روز یک اصطلاح یا ضرب المثل را به خاطر بسپارید.
ـ به انگلیسی فکر کنید و صحبت کنید. این کار در ابتدا مشکل به نظر
می رسد ولی رفته رفته با وسعت دایره واژگانی تان آسانتر می شود.
ـ هر مطلبی را با هر موضوعی با شرط اینکه متناسب با دانش شما
باشد، مطالعه کنید. شاید برای شروع، مطالعه داستانهای ساده شده (simplified
stories) که بر اساس آسانی و دشواری سطح بندی شده اند، مناسب باشد.
انگلیسی در سراسر دنیا تحت شرایط مختلفی تدریس می شود. بیشتر زبان
آموزان زبان انگلیسی در یادگیری آن مشکلاتی دارند. اکثر مشکلاتی که زبان
آموزان با آنها مواجهند ، در نتیجه میزان تفاوت زبان مادری آنها با انگلیسی
است. برای مثال یک متکلم بومی چینی ممکن است با مشکلات بیشتری مواجه شود
تا یک متکلم بومی آلمانی. فراگیران زبان اغلب مرتکب اشتباهات تلفظی و
ترکیبی می شوند، علی رغم این که این اشتباهات ناشی از دخالت زبان اولشان
(L۱) است. این مداخله بعنوان تداخل زبان اول (زبان مادری ) شناخته شده است.
در حالی که زبان انگلیسی پیچیده تر از خیلی از زبان های اصلی نمی باشد اما
این زبان چندین خصوصیت دارد که برای زبان آموزان ایجاد اشکال می کند.
صداهای صامت، مصوت و هجاها در تلفظ، شمار زیاد زمان ها، کاربدهای
افعال کمکی، افعال معین، اصطلاحات و حروف تعریف در حیطه دستور زبان (گرامر)
باعث خیلی از مشکلات برای زبان آموزان شده است.
این واقعیت
که ایالات متحده و انگلستان دو موتور اصلی این زبانند و مقوله ها را با
اصطلاحات متفاوتی توصیف می کنند و بیشتر اختصارهایی که در حیطه آموزش و
یادگیری زبان انگلیسی استفاده می شوند ممکن است گیج کننده باشند.
اکثر کسانی که در دوران مدرسه از زبان انگلیسی استفاده ای
نمیبرند به علت ناآگاهی از اهمیت آن است. همین افراد وقتی وارد دانشگاه
میشوند و میبینند که زبان علم دنیا و اینترنت و رسانه ها انگلیسی است،
بیشتر انگیزه برای یادگیری زبان دارند. برخی به دنبال آموختن میروند و
برخی دیگر به همین شکل فارغالتحصیل میشوند. بسیاری از دانشجویان، حتی در
دوره های کارشناسی ارشد و دکتری درس را تمام میکنند بدون آنکه توانایی
ترجمه حتی یک متن انگلیسی ساده را داشته باشند چه برسد به متون تخصصی. و
همانها میشوند استاد دانشگاه.
● یادگیری زبان انگلیسی و تاثیر آن در تحصیل
امروزه یادگیری زبان انگلیسی یک ضرورت انکار
ناپذیر است چراکه زبان انگلیسی، زبان علم است و آموزش رشتههای مختلف در
سطوح عالی و تولیدعلم به زبان انگلیسی صورت می گیرد.
با
افزایش روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، برنامههای رادیوئی و
تلویزیونی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید همگی به زبان انگلیسی صورت
میگیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در دنیای مدرن
امروزی است
زبان انگلیسی از زبانهای زنده و بین المللی دنیاست
که پر طرفدار ترین زبان مکالمه ای دنیا است.
زبان بین المللی
جهان هم زبان انگلیسی است به دلیل یادگیری آسان و روان و آسان بودن در به
کار بردن این زبان در مکالمه که زبان انگلیسی را به زبانهای دیگر جهان
متمایز تر میکند.
تذکر: قابل به ذکر است که زبان انگلیسی
بسیار فرار است و اگر هر چند وقت یک بار تمرین نکنیم از یادمان میرود بخاطر
همین هر هفته باید وقتی را برای تمرین کردن زبان انگلیسی در نظر بگیریم و
تمریهایی را انجام بدهیم ومعلم انگلیسی ما هم میگوید: زبان انگلیسی به یک
yesو no خلاصه نمیشود و باید برای فراگیری آن تلاش کرد.
● سخنی درباره
زبان انگلیسی از
امام خمینی (ره):
پیشتر به زبان
(خارجی) احتیاج نبود. امروز احتیاج است. باید زبان های زندهء دنیا جزء
برنامهء تبلیغات مدارس باشد.... .امروز مثل دیروز نیست که صدای ما از ایران
بیرون نمیرفت امروز مامیتوانیم در ایران باشیم و در همه جای دنیا با زبان
دیگری تبلیغ کنیم.
این رو هم بگم همونطوری که در اول گفتم
اولین چیزی که یادگیری این درس را آسان مکند پشتکارو تمرین و اراده است.
امروزه این زبان بین المللی در تمام رشته ها کاربرد مهمی دارد کا
میپوتر که زبان آن نیز انگلیسی است نیاز به یادگیری زبان انگلیسی دارد تا
با دستورات و خطاهای آن آشنا شویم.
اگر بتوانیم زبان انگلیسی
در همان پایه از تحصیل خود قوی کنیم و نکات دستوری و گرامر آن را یاد
بگیریم مطمنا در ادامه تحصیل و همینطور در رشته مورد نظر موفق خواهیم بود .
از بحث هایی که شده می فهمیم که زبان انگلیسی تاثیر مستقیم
در ادامه تحصیل دارد و برا ی یاد گیری هر چه بهتر این زبان باید تلاش کرد و
مدارس و دانشگاه ها باید در این راه به دانش اموزان کمک کنند تا با هر چه
بهتر آموزش این زبان ونحوه یادگیری گامی موثردر عرصه آموزش زبان انگلیسی
رواج دهندو همینطور خانواده ها با حمایت فرزندان خود و کلاسهای موجود در
این زمینه این زبان را در فرزندان خود تقویت نمایند.
عوامل افت تحصیلی
افت تحصیلی دانشآموزان همیشه یکی از دغدغهها بوده و هرساله خساراتی که از این طریق وارد میشود در رسانهها اعلام میشود.
با کمی تأمل میتوان دریافت خسارت واقعی که همان عمر نوجوانان و جوانان است قابل تبدیل به پول نیست و باعث هدر رفتن سرمایههای اصلی نظام میشود. اما این سکه روی دیگری هم دارد که مهمتر و خطرناکتر از اولی است و آن اینکه این خیل عظیم نوجوانان و جوانان وارد جامعه میشوند و بهعلت نداشتن تحصیلات نمیتوانند وارد بازار کار شوند و اگر هم شغلی بهدست بیاورند تعداد زیادی از آنها دارای دستمزد کمی هستند و در هر دو صورت زمینههای انحرافات اجتماعی در آنها زیاد است.مطالعات نشان داده وضعیت تحصیلی 5/42درصد از دانشآموزان بزهکار متوسط، 4/32درصد ضعیف و 5/10درصد خیلی ضعیف بوده است؛ به عبارت دیگر وضعیت تحصیلی دانشآموزان بزهکار در مقایسه با دانشآموزان غیربزهکار پایینتر است.
همچنین براساس اطلاعات جمعآوری شده 13/27درصد از دانشآموزان بزهکار یک بار، 8درصد دو بار و2/1درصد سه بار در دوران تحصیل خود مردودی داشتهاند. همچنین 4/83درصد از دانشآموزان بزهکار در یک یا چند درس در دوران تحصیل خود تجدید شدهاند، درصورتی که همین درصد برای گروه مقایسه 3/59درصد است. همچنین 82درصد از دانشآموزان بزهکار به اشکال مختلف با اولیای مدرسه درگیری داشتهاند درصورتی که همین درصد برای گروه مقایسه 1/3درصد است. این موارد تنها قسمتی از آثار و پیامدهای افت تحصیلی دانشآموزان است.
عوامل مختلفی در افت تحصیلی سهیم هستند که این عوامل پیچیده با یکدیگر در ارتباط هستند، در افراد مختلف تفاوت دارند، و در همه زمانها تاثیر آنها یکسان نیست و هرچند علل افت تحصیلی بهشمار میروند ولی خود میتوانند معلول علل دیگری باشند.
افت تحصیلی به دو دسته تقسیم میشود:
الف) افت تحصیلی آشکار (کمی) که به تعداد آمار مردودی هر پایه و تکرار آن اطلاق میشود.
ب) افت تحصیلی پنهان (کیفی) که خود نیز به 2 دسته تقسیم میشود: 1)شامل دانشآموزانی میشود که برای جلوگیری از مردود شدن با توسل به شیوههای مختلف اقدام به گرفتن نمره نموده و جان به سلامت میبرند که ممکن است ضعف خود را در پایههای بالاتر نشان داده و یا آن را جبرانکنند. 2)افت را اگر به معنای کاهش بگیریم هرگونه کاهش در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش اعم از علمی و تربیتی و پرورشی، افت محسوب میشود.برای جلوگیری از افت تحصیلی باید علل را شناخت و آنها را برطرف کرد. از عواملی که میتوانند در این امر دخیل باشند میتوان از دانشآموز، خانواده، جامعه، کتب درسی، نظام آموزشی و معلم و…نام برد.
عللافت تحصیلی
دانش آموز
1-فقر مادی دانشآموز .
-2 مسائل مربوط به دوران بلوغ که همواره وجود داشته و از آنجا که دانشآموزان دارای اطلاعات صحیحی در این زمینه نیستند، میتواند منجر به افت تحصیلی آنان شود.
-3 دوری از خانواده برای دانشآموزانی که مجبور شدهاند برای تحصیل زادگاه خود را ترک کنند.
-4دوستان ناباب که همواره وی را تشویق به ترک مدرسه میکنند و از جذابیتهای بیرون از مدرسه برای آنها صحبت میکنند.
-5تغییرات پی در پی در نظام ارزشی جامعه که همواره دانشآموزان را در دوراهی و شک و تردید قرار میدهند سهم زیادی در افت تحصیلی آنها دارد.
-6بیماری مزمن و طولانی دانشآموز یا یکی از والدین یا برادران و خواهران وی که مورد اخیر میتواند باعث شود به وی کمتر توجه شود.
-7برنامههای ممتد تلویزیون که دانشآموز را تا پاسی از شب پای تلویزیون نگه میدارد.
-8عوامل وراثتی و مسائل روحی و روانی و جسمانی که ممکن است موجب انزوای دانشآموز شود و یا بالعکس موجب شرور بودن وی شود که در هر دو صورت میتواند باعث افت تحصیلی شود.
خانواده
1 -فقر مالی خانواده که نمیتوانند نیازهای ضروری فرزندان را بر طرف کنند.
-2بی سوادی والدین
-3اشتغال تمام وقت والدین بهویژه پدر که زمان کمتری را در خانه میگذراند و بهعلت خستگی حوصله صحبت کردن با فرزندان را ندارند.
-4رفاه زیاد خانواده 5-مرگ یکی از والدین
6-طلاق و ازهمگسیختگی خانواده
-7ناسازگاری والدین و داشتن خانواده متشنج
-8 اجبار فرزندان به کار از طرف خانواده
-9کثرت فرزندان و نامتناسب بودن وضع اقتصادی و وضع مسکن با تعداد فرزندان.
جامعه
-1 نامعلوم بودن آینده شغلی دانشآموزان پس از پایان تحصیلات از طرف جامعه.
-2 ارزش ندادن جامعه به نیروی متخصص و باسواد جامعه.
-3جامعه نتوانسته است انگیزههایی که دارای جذابیت هستند برای دانشآموزان بهوجود آورد و موجب ترغیب دانشآموزان به تحصیل شود یا در این زمینه موفق نبوده است.
-4 عدم بهکارگیری افراد با صلاحیت علمی و متخصص و دلسوز در زمینههای مدیریتی که میتواند ناشی از گرایشهای مختلف سیاسی در جامعه باشد یا به دلایل دیگر.
-5جایگزین شدن فرهنگ برتری ثروت برعلم به جای برتری علم بر ثروت.
-6افزایش بیکاران تحصیلکرده در جامعه.
-7گرانی و تورم اقتصادی در جامعه.
-8عدمرسیدگی به وضعیت معیشتی معلمان که تاثیر زیادی بر افت تحصیلی دارد.
-9ناتوانی جامعه در ایجاد محیط سالم و پاک برای نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت.
-10 عدمموفقیت در ایجاد محیطهای سالم و پاک تفریحی- ورزشی سالم، تبعیض در دادن امکانات به شهرها و روستاها، عدمموفقیت در توزیع امکانات آموزشی در شهرها و روستاها.
کتب درسی
- 1زیاد بودن حجم بعضی کتب نسبت به تعداد ساعات تدریس در هفته
-2کتابهای درسی دارای جذابیت نیستند و نتوانستهاند با دانشآموزان ارتباط برقرار کنند. به بیان دیگر دانشآموزان کتب درسی را از روی اجبار مطالعه میکنند نه از روی علاقه.
-3استفاده از اصطلاحاتی که هم از نظر تلفظ وهم از نظر معنا برای دانشآموزان مشکل است.
-4 یکسان بودن کتب درسی از نظر مطالب در تمام شهرها و روستاها، درصورتی که امکانات یکسان توزیع نشدهاند
-5ارزشهایی که در کتب درسی مطرح میشوند با واقعیات جامعه همخوانی ندارند و دانشآموزان این تفاوت ارزشی را درک میکنند.
6-یکنواختی چاپ کتب درسی، عدماستفاده از تصاویر و مثالهای جذاب و همچنین نبودن کتب مرجع برای استفاده معلمان و دانشآموزان در مدرسه.
7-یکنواختی مطالب و محتوای کتب درسی یک نوع شیوه تدریس را میطلبد و همین یکنواختی تدریس باعث خستگی دانشآموزان میشود
8-مطالب کتب درسی طوری هستند که کمتر نیاز به یادگیری عمیق دارند و همچنین نمیتوانند استعدادهای دانشآموزان را شکوفا کند .
9-دانشآموزان پاسخ سؤالاتی که در زندگی با آنها مواجهاند در کتب درسی پیدا نمیکنند و مطالعه این کتب نمیتواند آنها را ارضا کند.
10-عدماستفاده از نظرات معلمان در تالیف کتب درسی، استفاده از مطالب ترجمه شده نارسا و عدماستفاده از مثالهای بومی و ملی و عدمایجاد انگیزه لازم برای مطالعه کتب درسی در آغاز هر کتاب.
نظام آموزشی
-1 انتصاب مدیریتها در سطوح مختلف بدون در نظر گرفتن صلاحیتها و شایستگی افراد که بهدنبال آن عدمبرنامهریزی صحیح در سطوح مختلف نظام آموزشی بهوجود میآید
-2نداشتن یک سیستم تشویق یا تنبیه که براساس واقعیتهای جامعه شکل گرفته باشد.
-3 متناسب نبودن اهداف نظام آموزشی کشور با امکانات و بودجه تخصیص یافته به آن و همچنین ناتوانی نظام آموزشی در فراهم آوردن امکانات و مواد کمک آموزشی متناسب با کتب درسی .
4-ناتوانی نظام آموزشی در توزیع مناسب دانشآموزان در رشتههای مختلف براساس نیاز جامعه و همچنین استعداد و تواناییهای دانشآموزان.
-5 تغییرات مداوم و پیدرپی آییننامهها، بخشنامهها، نظامهای آموزشی، کتب درسی و عدمبرنامهریزی بلندمدت.
-6 نبودن یک سیستم نظارتی قوی و منسجم برای نظارت دقیق درتمامی سطوح مدیریتی و اجرایی و رفع سریع مشکلات و مسائل موجود.
7-در نظر نگرفتن اختلافات جغرافیایی، قومی و قبیلهای، فرهنگی و زبان، در برنامهریزیهای کلان آموزشی و وجود نظام برنامهریزی متمرکز و منسجم .
-8ناتوانی در ایجاد هماهنگی بین اهداف، روشهای تدریس، محتوای کتب درسی، تربیت معلمان، دبیران و... .
-9عدمموفقیت در جایگزینکردن کیفیت آموزش به جای کمیت، طوری که تمام برنامهریزیها در جهت تقدم کمیت به جای کیفیت است یا لااقل اینطور بهنظر میرسد.
10-عدمموفقیت در حفظ جایگاه نظام آموزشی در توسعه همه جانبه کشور، بیتوجهی به پژوهش بهعنوان یک اصل مهم در نظام آموزشی، تاکید صرف بر حفظ مطالب درسی، عدمموفقیت در ایجاد یک سیستم ارزشیابی صحیح در بین معلمان و در نهایت سیستم فعلی ارزشیابی که باعث دلسردی معلمان در آموزش شده است و... .
اردیبهشت89